ISTDP
ترکیب نظریه پلیویگال با ISTDP (روان درمانی پویشی کوتاهمدت فشرده) بسیار جالب و کاربردی است:
در ISTDP:
– فشار مستقیم بر مقاومتها وارد میشود
– چالش با دفاعها صورت میگیرد
– اضطراب به عنوان نشانگر پیشرفت درمان دیده میشود
با اضافه کردن دیدگاه پلیویگال:
۱. ارزیابی اضطراب:
– به جای صرفاً نگاه کردن به علائم اضطراب، وضعیت سیستم عصبی بررسی میشود
– درمانگر مراقب است مراجع از پنجره تحمل خارج نشود
– نشانههای فعال شدن سیستم دفاعی (دورسال واگال) به دقت رصد میشود
۲. تنظیم فشار درمانی:
– فشار درمانی متناسب با ظرفیت سیستم عصبی تنظیم میشود
– در صورت مشاهده علائم انجماد یا گسستگی، فشار کاهش مییابد
– هدف حفظ مراجع در وضعیت “درگیری اجتماعی” است
۳. کار با مقاومت:
– مقاومت به عنوان تلاش سیستم عصبی برای حفظ امنیت دیده میشود
– به جای چالش مستقیم، ابتدا امنیت سیستم عصبی تامین میشود
– سپس به تدریج با مقاومتها کار میشود.

۱. مفهومسازی مجدد اضطراب در ISTDP:
– در حالت سنتی، اضطراب به عنوان نشانه نزدیک شدن به عواطف اصلی دیده میشود
– با دید پلیویگال، سه مسیر متفاوت واکنش را میبینیم:
* مسیر ونترال ویگال (درگیری اجتماعی)
* مسیر سمپاتیک (ستیز/گریز)
* مسیر دورسال ویگال (انجماد/گسستگی)
۲. تنظیم فرآیند درمان:
– قبل از چالش با دفاعها، ایجاد امنیت در سیستم عصبی
– مشاهده دقیق نشانههای بدنی:
* تغییرات تنفس
* رنگ پوست
* حالات چهره
* تن صدا
* وضعیت بدنی
۳. تکنیکهای تلفیقی:
– شروع با تکنیکهای تنظیم عصبی قبل از چالش
– استفاده از تماس چشمی و تن صدای آرام برای حفظ درگیری اجتماعی
– پایش مداوم ظرفیت سیستم عصبی در حین چالش با دفاعها
– ایجاد وقفههای کوتاه برای تنظیم مجدد سیستم عصبی
۴. کار با مقاومت شدید:
– شناسایی مقاومت به عنوان پاسخ حفاظتی سیستم عصبی
– استفاده از تکنیکهای پلیویگال برای کاهش واکنش دفاعی:
* تنفس عمیق
* حرکات ریتمیک
* صداسازی
– سپس بازگشت تدریجی به چالش ISTDP
۵. مداخلات ترکیبی:
– ایجاد تعادل بین فشار درمانی و امنیت سیستم عصبی
– استفاده از تکنیکهای بدنی همزمان با مداخلات کلامی
– توجه به ریتم و زمانبندی مداخلات
۶. اهداف درمانی تلفیقی:
– افزایش ظرفیت سیستم عصبی برای تحمل عواطف
– کار با دفاعها در حالی که سیستم عصبی در وضعیت امن قرار دارد
– یکپارچهسازی تجربیات هیجانی با حفظ تنظیم عصبی
۷. نشانههای پیشرفت:
– افزایش توانایی ماندن در درگیری اجتماعی حین چالش
– کاهش واکنشهای دفاعی خودکار
– افزایش ظرفیت تحمل عواطف شدید
– بهبود توانایی خودتنظیمی
این رویکرد ترکیبی به درمانگر اجازه میدهد تا:
– عمق کار ISTDP را حفظ کند
– ایمنی بیشتری برای مراجع فراهم کند
– از آسیبهای احتمالی فشار بیش از حد جلوگیری کند
مراحل درمان:
۱. فاز اولیه (ارزیابی و ایجاد امنیت):
– ارزیابی دقیق ظرفیت سیستم عصبی
– شناسایی الگوهای دفاعی خاص مراجع
– آموزش مراجع در مورد سیستم عصبی خودکار
– معرفی تکنیکهای پایه تنظیم عصبی
۲. فاز میانی (کار با دفاعها):
– چالش تدریجی با دفاعها همراه با پایش سیستم عصبی
– تناوب بین:
* فشار ISTDP
* تثبیت سیستم عصبی
* بازگشت به چالش
– کار با مقاومتها در سطح بدنی و روانی
۳. فاز پیشرفته:
– افزایش تدریجی شدت چالشها
– کار با تروماهای عمیقتر
– یکپارچهسازی تجربیات هیجانی
نشانههای هشدار در جلسه:
– تغییر ناگهانی در رنگ پوست
– تغییر در ریتم تنفس
– از دست دادن تماس چشمی
– کاهش شدید تن صدا
– علائم گسستگی
مداخلات خاص:
۱. در حالت بیشتحریکی (سمپاتیک):
– کاهش سرعت مداخلات
– استفاده از تنفس عمیق
– تمرکز بر حسهای بدنی
– استفاده از صدا و آوا
۲. در حالت کمتحریکی (دورسال ویگال):
– افزایش تحریک حسی
– حرکات فیزیکی ساده
– تغییر وضعیت بدنی
– استفاده از تماس چشمی و صدا
۳. تکنیکهای یکپارچهسازی:
– پردازش همزمان تجربیات بدنی و هیجانی
– کار با خاطرات تروماتیک با حفظ تنظیم عصبی
– ایجاد پیوند بین احساسات بدنی و معانی روانشناختی
نکات کلیدی برای درمانگر:
۱. تنظیم فاصله عاطفی:
– حفظ ارتباط امن
– تنظیم شدت مداخلات
– توجه به زمانبندی چالشها
۲. مدیریت انتقال و انتقال متقابل:
– آگاهی از واکنشهای سیستم عصبی خود
– تنظیم خود قبل و حین جلسه
– حفظ ثبات در واکنشها
۳. مهارتهای خاص مورد نیاز:
– توانایی خواندن سریع علائم بدنی
– مهارت در تنظیم شدت مداخلات
– انعطافپذیری در تغییر رویکرد
نشانههای پیشرفت درمان:
۱. در سطح فیزیولوژیک:
– افزایش تحمل اضطراب
– بهبود تنظیم خودکار
– کاهش واکنشهای دفاعی بدنی
۲. در سطح روانشناختی:
– افزایش آگاهی از حسهای بدنی
– بهبود توانایی پردازش هیجانات
– کاهش اجتناب عاطفی
۳. در سطح بین فردی:
– بهبود روابط
– افزایش صمیمیت
– کاهش تعارضات
این رویکرد ترکیبی نیازمند مهارت و تجربه بالای درمانگر و همچنین درک عمیق هر دو رویکرد ISTDP و پلیویگال است.